قورباغه مجموعهٔ نمایشی با ژانر جنایی به نویسندگی، تدوین و کارگردانی هومن سیدی و تهیهکنندگی علی اسدزاده، محصول سال ۹۹–۱۳۹۸ است. این مجموعه نخستین سریال ساخته شده توسط هومن سیدی است که قرار بود نخستین قسمت آن در ۲۴ آذر ۱۳۹۹ ه.ش منتشر شود اما با دستور قضایی پخش این سریال متوقف شد. سرانجام قسمت اول این مجموعه در تاریخ ۳ دی ۱۳۹۹ منتشر شد.
داستان سریال قورباغه
سه سارق به نام فرید (اشکان حسن پور) جواد (شهروز دل افکار) و رامین (صابر ابر) دست به سرقت از یک فرد پولدار به نام نوری (نوید محمدزاده) میزنند، اما نوری متوجه شده و اتفاق عجیبی برای سارقین می افتد …
داستان سریال قورباغه قسمت اول و دوم
سریال قورباغه داستانی معمایی و اجتماعی دارد. داستان سریال قورباغه به مشکلات جامعه و تاثیرات آن بر روی هر فرد میپردازد. که با توجه به پخش دو قسمت از این سریال شاهد پستی و بلندیهای بسیاری بودیم. شروع داستان با بازی دو بازیگر نسبتا ضعیف آغاز میشود و پس از آن صابر ابر وارد صحنه شده و باز داستان تنها با حرف زدن این سه درباره موضوعات مختلف پیش میرود و در جایی ناگهان داستان وجه جنایی به خود میگیرد و این سه با اسحلهای که پیدا کردهاند، تصمیم میگیرند که کاری خاصی انجام داده و به قول خودشان بارشان را ببندد و در همین حین به خانه یک فرد پولدار حمله میکنند.
زمانی که از بیرون خانه به داخل نگاه میکنند، تنها نوید محمد زاده یا همان نوری را مشاهده میکنند که باز ضرب گلوله شیشه را شکسته و وارد خانه میشوند. تا اینجا داستان همه چیز عادی به نظر میرسد ولی داستان از آن جایی غیر عادی میشود که نوید محمد زاده به این سه نفر دستور میدهد که یکی یکی خود را بکشند و آنها هم بی برو برگشت، این کار را انجام میدهند .
خب بریم سراغ قسمت دوم که اگر خوبی هم در قسمت اول داشت به طور کامل آن را شست و پاک کرد. حالا چرا؟ بخاطر اینکه یک تیر به سر صابر ابر اصابت کرده ولی در کمال ناباوری او زندهاس آن هم به دلایل غیر واقعی که خود تشریح میکند. سپس دستیاران نوری که در این قسمت شاهد نحوه آشنایی و همکاری آنها با نوید محمدزاده هستیم و یکی از آنها به گفته خودش دچار بیماری MS است، از دیگری میخواهد تا کار صابر ابر را تمام کند که او نیز بالشی روی سینه صابر قرار میدهد و به قلب او شلیک میکند که به گفته خود صابر قلبش در سمت راستش قرار داشته .
این تا اینجا که به نظر من کسی که از این فاصله تیر به بدنش اصابت میکنه، تیر از آن سمت بدن باید خارج شود ولی .
دو دستیار نوید جنازهها را داخل ماشینی که خود این سه نفر دزیده بودند، قرار میدهند به مکانی دور افتاده میروند ولی صابر زنده اس و در حالی که این دو نفر در حال کل کل با هم هستند از راه میانبر متصل به صندوق عقب که درون صندلی عقب قرار دارد، وارد میشود و شروع به گرفتن فیلم از آنها میکند.
سپس دو دستیار ماشین را در جایی نگه میدارند و با راهنمای نوید محمد زاده که خود با ماشینش آنها همراهی کرده بود، صحنه جرمی طراحی میکنند و از قضا صابر را پشت فرمان ماشین قرار میدهند. پس از آن که نوید و دو دستیارش صحنه را ترک میکنند، صابر چشمان خود را باز میکند و جنازه دو رفیق خود را در حالی که یک تیر در سر و تیری دیگر در شش دارد، خارج میکند و اینجا سکانس آخر از قسمت دوم سریال هومن سیدی است .
بازیگران سریال قورباغه
هومن سیدی، نوید محمدزاده، سحر دولتشاهی، صابر ابر، فرشته حسینی، مهران غفوریان، آناهیتا افشار، نیما مظاهری، محمد امین شعرباف، احسان منصوری، سعید حاج علی، سیامک اتفاقیان و نوید پورفرج از بازیگران سریال قورباغه به کارگردانی هومن سیدی هستند.
قورباغه» در باتلاق حاشیههای علی اسدزاده و محمد امامی
حواشی سرمایه ساخت اولین سریال هومن سیدی و انحصار پخشش از نماوا»، قورباغه را به اندازه یک اسب آبی بزرگ کرد. پیشینه همکاری این کارگردان جوان با سرمایهگذاران مشکوک و اغلب متهم به فساد مالی در آتش حواشی میدمید. هومن سیدی، دومین فیلمش، سیزده»، را با سرمایه بابک زنجانی ساخته بود. فیلمی که در سیودومین دوره جشنواره فیلم فجر جایزه بهترین بازیگر مرد» و جایزه ویژه هیئت داوران» را گرفت، ولی از نظر خود سیدی، آنچنان که باید عاقبت به خیر نشد:
یکبار به خاطر سیزده» اعتماد کردهام و با آسیبش مواجه شدهام. فکر میکردم بابک زنجانی فقط اسپری میسازد، اما بعدا فهمیدم نمیسازد! چرا باید به خاطر اینکه این آقا تحریم است فیلم من از جشنواره برلین کنار گذاشته شود؟ من چرا بهخاطرش آسیب بخورم؟ سعید سعیدی (تهیهکننده) چرا باید آسیب بخورد؟ امیر جعفری چرا باید به دردسر بیفتد؟ در این وضعیت اگر بخواهم دخترم را شوهر بدهم به این اندازه تحقیق نمیکنم.
قورباغه در از نگاه منتقدان دیگران
سعید رجبی فروتن، معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی که قبلا عضو شورای پروانه نمایش بود درباره فیلمنامه سریال قورباغه گفته است:
متن خیلی شورانگیزی نبود. جوری نوشته نشده بود که تعلیق آن ترا شایق به خواندن یک نفس و یک جلسهای آن کند. شاید دیگر اعضای شورا مثل من به این ارزیابی رسیده بودند که قورباغه» چیزی هم راستا با آخرین کار هومن سیدی» یعنی مغزهای کوچک زنگ زده» بود. قصه فیلمنامه فضای فیلمهای مافیای مواد مخدری آمریکای لاتین را تداعی میکرد. خشونت نهفته در اثر و پیشرفت داستان به مدد عنصر اکشن، نشانههای ژانر تریلر را نمایان میساخت.
در یک توافق جمعی و از پیش تعیین نشده همه اعضای شورا با یادآوری آخرین فیلم تحسین برانگیز سیدی» با تاکید بر پارهای از ملاحظات که بهطور دقیق در یادم نمانده با مطالعه طرح کلی فیلمنامه و چند قسمت ابتدایی اثر، موافقت کردیم.
حالا که چند ماهی از بررسی فیلمنامه قورباغه» میگذرد و تماشای نخستین تیزری که از سریال منتشر شده است، گویای آن است که برداشت و تشخیص ما درباره فضای اثر چندان غیرواقعی نبود.
هومن سیدی» با وقتی که برای تماشای فیلمهای مطرح و سبکهای مختلف سینمایی میگذارد، در نخستین سالهای فیلمسازیاش بسیار مستعد نشان داده است و زبان و روایتهای مدرنی را برای تصویری کردن ایدهها و قصههایش به خدمت گرفته است.
امیدوارم قورباغه» بتواند با گروه بازیگران سرحال و تحول خواهش نسیم تازهای را در شبکه بدمد.
مهران ملکوتی، مدیر صدابرداری قورباغه»، در مصاحبهای با خبرگزاری مهر، این سریال را تجربهای عجیب در کارنامه کارگردانی هومن سیدی توصیف کرده است:
این سریال شبکه نمایش خانگی یک اثر متفاوت در حوزه تولید سریال در شبکه نمایش خانگی است، میتوان این سریال را هم سطح سریالهای خارجی دانست، هومن سیدی کارگردان این سریال، یک هنرمند خلاق و نوآور است که با جسارتی که دارد کارهای عجیبی در این سریال انجام داده است.»
صابر ابر یکی از بازیگران اصلی قورباغه»، اواسط خرداد وقتی فیلمبرداری سریال تمام شده بود، اینگونه درباره اثری که حدود دوسال درگیرش بوده نوشت:
قورباغه را قورت دادم»
یکسال و چند ماه پیش وقتی پیشنهادِ سریال قورباغه پیش آمد، پیش از هر چیز برایم همکاری با گروهی درجه یک و حرفهای خوشحال کننده بود. اما مدام فکر میکردم چطور باید یکسال و چندی خودم را مدیریت کنم. خیلی سخت است، باور کنید! برای من که تجربه سریال نداشتهام. امروز ۳۸۰ روز است که من برای سریالِ قورباغه آفیش میشوم. روزها و شبها.
حالا به راستی قورباغهام را قورت دادم. در کتابی با همین نام جایی اینچنین نوشته است:
سختترین مرحله از انجام هر کار مهمی اولین مرحله یعنی شروع کردن آن است. وقتی انجام یک کار مهم را واقعاً آغاز میکنید، به طور طبیعی انگیزه پیدا میکنید تا آن را ادامه دهید. قسمتی از ذهن شما همیشه عاشق این است که سرگرم کارهای مهمی باشد که واقعاً میتوانند در زندگی شما تحول ایجاد کنند. وظیفه شما این است که این قسمت از ذهن خود را دائماً تغذیه کنید. حتی فکر کردن به شروع و انجام یک کار کلیدی انگیزه شما را بالا میبرد و کمک میکند تا بر تنبلی خود غلبه کنید. واقعیت این است که مدت زمان لازم برای انجام یک کار مهم در اغلب موارد معادل مدت زمانی است که برای انجام یک کار کم اهمیت لازم است. تفاوت در این است که شما با اتمام کاری ارزشمند و قابل توجه به طور فوقالعادهای احساس خرسندی و غرور میکنید، حال آنکه با صرف همان میزان وقت و انرژی در انجام کاری کمارزش یا احساس خرسندی نخواهید کرد و یا میزان آن بسیار اندک خواهد بود.
من عاشقِ قورباغهام بودم و گروهی که در قورت دادنش کنارم بودند. دستِ تکتک بچهها را میبوسم. بارها قرار شد با هومن کار کنم و نشد و حالا برای این لذت شگرف از او ممنونم. از حضورِ غریب و جادوییاش با چشمهایی قدرتمند و ذهنی آفرینشگر، او یکی از کاملترین کارگردانهایی بود که کنارش سینما را تجربه کردم.»
درباره این سایت